
لاویج یعنی چه ؟
نوشتهی حاضر با توجه به مطالعات و علاقهمندیم به زبان نوشته شده است و هدف غائیای ندارد نه علمیست و نه غیر آن!
آگاهم که موضوع ریشهیابی کلمات نیاز به دانش زبانشناسی تاریخی دارد و حتا چنین افرادی نیز با توجه به عدم وجود کتابهایی به زبان تبری و مردم نواحی دریای کاسپین در دوران دور با مشکلاتی مواجه اند.
صرفن امیدوارم خواننده به هدف خود یعنی معنی لاویج و پاسخ به پرسش لاویج یعنی چه ؟ برسد و پیش متنی باشد برای کسانی که از دیدگاه زبان شناسی تاریخی به وجه تمسیه لاویج میپردازند.
در بازههای مختلف زبانی تا حال برای "لاویج" معنی یافت نشده و به ندرت در کتابها ذکر شده است به همین دلیل حدس و گمانهایی پیرامون معنای آن شکل گرفته است که اکثرن آن را کلمهای ترکیبی دانسته و برخی نیز نه، که در مجموع به چهار فرض زیر خلاصه میشود:
- صورت تغییر یافته نام مرداویج زیاری ست.
- ترکیبیست از دو واژه « لا » به معنی میان و «ویج» که صورت تغییر یافتهی « وئژو » از زبان پهلوی به معنی « انتها » ست
- ترکیبیست از دو واژه « لا » که صورت تغییر یافته « لو » به معنی کوه و « ویج » که صورت تغییر یافته « پیچ » به معنی پیچ ، پیچیدن ست
- ترکیبیست از دو واژه « لا » به معنی میان و « ویج » که صورت تغییر یافته « پیچ » به معنی پیچ ، پیچیدن ست
مورفولوژی منطقه و نشانههای محیطی در انتخاب اسامی تاثیر بسزایی دارند و همین امر در ریشهیابی واژه لاویج تاثیر گذاشته است بطوریکه در هر چهار فرض هویداست افراد خواسته یا ناخواسته بر اساس مورفولوژی منطقه و نشانههای محیطی سعی در معنی کردن و ریشهیابی واژه لاویج داشتهاند. بطوریکه فرض اول برگرفته از سنگوارههاست و در باقی فرضها «پیچ» برگرفته از پیچ کوهها به دور منطقه و «لا» محل زندگی مردم در قسمت میانی منطقه چه در حال و چه درگذشته و «لو» که برگرفته از محصور شدن منطقه با کوه است. کافیست در نقطه ای از لاویج بایستید و چرخی بزنید تا تمام این نشانهها برای شما عینی شود.
تنها در فرض دوم سعی کردهاند بدون توجه به این نشانهها ریشهای برای واژه «ویج» در زبان گذشته بیابند.
فرض اول
در این فرض افراد برداشت خود را با سنگوارههایی که بر دیوارهی سنگی تنگه لاویج وجود دارد و آن را متعلق به مرداویج زیاری میدانند پیوند میدهند، کمااینکه شباهت انتهای دو نام نیز مزید بر علت شده است تا فرض خود را قویتر بدانند.
باتوجه به بازه زمانی زندگی مرداویج و قدمت لاویج این امر غیر ممکن به نظر میرسد.
بررسی کلمه ترکیبی لاویج
در باقی فرضها با کلمهای ترکیبی مواجه هستیم که از « لا » و « ویج » شکل گرفته است.
« لا » :
اگر آن را به همین صورت در بازه اکنون بپذریم که در گذشته نیز به همین صورت و معنی در زبان تبری و یا پارسی وجود داشته است به معنی میان ست1 و در فرض دو و چهار به آن اشاره شده است.
در غیر اینصورت با توجه به فرض سه صورت تغییر یافتهی «لو» به معنی کوه است
از آنجایی که زبان تبری در ارتباط با زبان پهلوی (اشکانی) ست در ریشه یابی «لو» (lō) میتوان گفت صورت تغییر یافته « کوف » (kōf) ست
« کوف » (kōf) در زبان پارسی با حذف « ف » و ایجاد دمش تبدیل به کوه شده و در زبان تبری همان حذف همراه با تغییر «ک» به «ل» رخ داده و تبدیل به «لو» شده است
« ویج » :
در فرض دوم « ویج » را از ریشه « وئژو » در نظر گرفته و آن را « انتها » معنا کردهاند 2 که در گذر زمان به « وئج » و سپس به «ویج» تبدیل شده است
افراد در ریشه یابی دچار خطا در معنا شدهاند بطوریکه « وئژو » یا « وئجه » در زبان اوستایی به معنای « تخمه ، ریشه و نژاد » ست و با گذر زمان در زبان پهلوی به « ویج » تبدیل شده و کتابی نیز بر همین اساس به نام ایرانویج3 نام گرفته است . کلمه « بیخ » به معنای « بن ، انتها » را از ریشه «ویج» در زبان پهلوی میدانند.
با توجه به آنچه در فرضهای سه و چهار ذکر شده است «ویج» را صورت تغییر یافته «پیچ» میدانند
در ارتباط با واژه «پیچ» باید بازهی زبانی مهمی را در نظر گرفت و به آن توجه ویژه داشت پس از فاجعه مهیب حمله اعراب به ایران علاوه بر ایرانیان ، زبان پارسی نیز مورد تجاوز قرار گرفت و در بسیاری از کلمات حرف «پ» به «ف» تبدیل شد مثل خلیج پارس که به فارس تغییر یافت و غیره
هرچند که نواحی شمالی که از آن به تبرستان یاد میکنیم حدود دو قرن در مقابل این حمله مقاومت کرد و بسیاری از کلمات پهلوی را با اندکی تغییر در خود حفظ کرد اما نمیتوان تاثیر آن را بر زبان انکار کرد. «پیچ» میتواند یکی از آن تغییرات باشد4 بطوریکه در نسخه <ب> کتاب تاریخ تبرستان از واژه لافیج استفاده شده است.5
در نتیجه «پیچ» ابتدا به «فیچ» و سپس با تغییر در دمیدگی، «ف» به «و» تبدیل شده و در این بین نیز تغییر معمول «چ» به «ج» رخ داده است.
سخن پایانی
زبان موجودیست زنده که در ارتباط با جامعه زبانی دچار تغییر میشود. آنچه به لاویج معنا بخشیده است نشانههاییست که در کنار هم قرار گرفته و لااقل برای مردم منطقه تولید معنا کردهاند. بطوریکه دال لاویج ، مدلولی را متبادر میکند که در ارتباط با نشانههایی نظیر پیچش کوه ، پیچ و خم ، سکونت در منطقه میانی ، محصور توسط کوه ، کوه و... است.
در انتها آنچه از معنی لاویج میتوانم بگویم:
لاویج میتواند لاوئژو باشد
و پای یک نژاد در میان
یا لووئژو
به معنی نژاد کوهستان
همه چیز میتواند پیچ بخورد در این لا
و لاپیچ باشد
به معنی میان پیچ
و شاید لوپیچ
به معنی پیچش کوه
لاویج میتواند همه باشد
و فقط لاویج
سرزمینی در میان پیچش کوه
به دور از حماقت نژادی
جایی برای زیستن باشد
جایی برای انسان
جایی برای...
جایی
1.در زبان تبری به معنای لوازم خوابیدن (تشک، پتو و بالش) نیز هست
2. در زبان تبری ریشه فعل ست به معنی پختن و امروزه معنی سرخ کردن نیز به خود گرفته ست (بَویجِن : بپز ، ویجمه : میپزم)
3. نوشته بهرام فرهوشی
// ایرانویج :سرزمین نژاد ایرانی (آریایی)
4. اینکه واژه های پیچ،پیچیدن و ... تغییر نکرده اند درست است اما باید توجه داشت که در اینجا با واژه لاپیچ یا لوپیچ مواجه ایم که امکان دگرگونی بدون تغییر دگر واژگان وجود دارد
5. ذکر شده در ص255 کتاب تاریخ تبرستان به تصحیح عباس اقبال و باهتمام محمد رمضانی
ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﻫﺎ